هرسال به مناسبت شب یلدا چیزی مینویسم (البته ادعایی در قلم ندارم)
چندروزی هست فکر میکنم که چه چیزیُ مطرح کنم به این مناسبت
و الان به نظرم رسید که کمی دل خودمُ خالی کنم از کینه و ناراحتی
طلب بخشش کنم از کسانی که ناراحتشون کردم به هرنحوی؛
عمدی یا غیر عمد
از روی لجبازی یا جوانی
از روی غرور یا قضاوت غلط
و خیلی چیزای دیگه باعث بدی کردن میشه ولی واقعیت اینه که
عمر اونقدر کوتاه هست که ارزش نداشته باشه باهم بجنگیم، همدیگه رو ناراحت کنیم و از همدیگه کینه به دل بگیریم
یک دقیقه بیشتر رو جشن میگیریم و به نظرم به این فکر کنیم که از لحظههای عمرمون بهتر استفاده کنیم
کینههارُ دور بریزیم و به همدیگه عشق بورزیم
از تمام کسانی که باعث ناراحتی یا کدورتشون شدم عذرخواهی میکنم و میخوام که بتونن و گذشت کنن و بهم بگن!
اینکه کسی علت ناراحتیشُ ازم بگه بمن لطف بزرگی میکنه و امکان جبران خطای منُ بهم داده
و من…
منم کسی نیستم که ببخشم یا بگذرم ولی سعی میکنم دلمُ از ناراحتیها خالی کنم
دانههای انار کنار هم هستن که انارُ شکل میدن و اینطوری زیباست
حیف نیست فرصت کنار هم بودنُ ازدست بدیم؟
یلدای همهتون شاد
پ.ن: در مسیر جاده نوشته شد و بهتر ازین نمیشد